در محل کارم هستم و اعصابم حسابی از دست یک همکاری خرد هست! آن قدر که یک گردو زیر گلویم احساس میکنم. از اینکه آدمها نمیدانند چه حرفی را چه طور و چه موقع و کجا باید بزنند به هم ریختم! به هم آفیسی ژاپنی غر میزنم و میگویم حالم خوب نیست. سفرنامهی آنتوفاگاستا یک شهر بندری در شمال شیلی. یعنی این جرقه به ذهنم زد که شاید اصلا خود ایزو.

کودک چشم من از قصه ی تو می خوابد. قصه ی نغز تو از غصه تهیست! باز هم قصه بگو. توسط یک خانوم معلم جوان. فقط واقعا کمبود وقت دارم برای نوشتن پست جدید با خبرهای جدید. همتون رو هم خوندم و میخونم با سختی و روش های مختلف . توسط یک خانوم معلم جوان. توسط یک خانوم معلم جوان.

زندگی مهربان بانو و خان مراد. خدایا یکم این روزا منو محکم تر نگه دار. یه چیزایی رو باید زن باشی تا بفهمی. دلم برای نوشتن تنگ شده بودش اما اونقدر این چند وقته کار واسه انجام دادن دارم که یه ذره احساس مفید بودن بهم دست داده! هی داریم به روز کذایی کنکور نز.

بیماری و سفر و مرز سی. بیست و دو ماهه خوشمزه. بهشت کوچکی به نام خانه ما. من و از و لوبیا. من و محمد و يك دنيا عشق.

هوای آلوده این شهر من رو افسرده میکنه.

اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست. میام ولی نمیگم کی که بدقول نشم فعلاا بای. دارم میرم خونه بابا چون اینحا گرما خیلی بهم فشار میاره وخسته شدم از تو خونه نشستن. میرم خونه پدر برا زایمان انشالله .

زمرد متولد فروردین زمرد عاشق خانواده زمرد عاشق خدا زمرد در حال کشف زندگی. همیشه به گردش و تفریح. مشهدی زمرد گزارش می دهد. دارم میرم به مشهد دارم میرم به مشهد. با رمز قبلی که برای تولد جوجه بود. با ماهر روز بهتر از دیروز. فکر و ذکر جوجه ی من شده کار جدیدش. خانه ی کوچک جودی آبوت. ماجراهای یک فندق 50 کیلویی.

دوستت دارم با صداي اهسته. اسمايلي و گذاشتن شكلك در وبلاگ. اينجا دريس زندگي مي كند. ماجراهاي يك فندق 50 كيلويي. هستي شيريني زندگي مامان و بابا. آشيانه عشق من و اقاي همسر.

فقط عشق,فقط عشق,تموم شد جدایی. من فدای همه خستگیات که وقتی از سرکار برمیگردی فقط میگی خانوووم ماساااااژ. قربونت بشم,فکر نکنی وقتی سرکاری به یادت نیستما,من یه لحظه هم از فکرت غافل نیستم . خیلی وقته اینجا چیزی ننوشتم و ذهنم پره از حرفای نگفته. تعطیلات عیده و همه خوشحال و خندون, ولی من دلگیرم از دوری اجباری.